من ۲۹ ساله شدم...

چه اسفند ها

آه چه اسفندها دود کردیم...

برای تو ای روز  اردیبهشتی...

که گفته‌اند همین روزها میرسی از راه...

دیروز ۲۹ امین روز تولدم را گذراندم....

چقدر زود دیر میشود... تا نگاه می کنی وقت رفتن است....

چقدر عمرمان با سرعت در حال سپری شدن است... و چه با سرعت روزها از پی هم می گذرند و فقط امیدوارم روزی را نبینیم که بابت این روزها حسرت بکشیم و  آهی از نهادمان بلند شود...

به امید روزهای خوبی که در پیش داریم و تجربه‌های شیرینی که در آینده بدست خواهد آمد... قبل از آنکه دیر شود...