با نام یگانه آفریدگار هستی

دیشب با مراجعه به دکتر کمی مریضی‌ام را جدی گرفتم چون گفت آبله مرغان در سن بالا خطر دارد و ممکن است به مغز بزند... و ۲ هفته کامل باید استراحت کنم و این شد که مجبور شدم این هفته از رفتن به بابل صرف‌نظر کنم و هیچ‌کس نمی‌تواند تصور کند که این یک هفته نرفتن جقدر می‌تواند مرا از روند درس‌ها عقب بیاندازد، تصمیم به نرفتن، تصمیم فوق‌العاده سختی بود اما درس و سلامتی دو نقطه مقابل هم بودند که آدم سالم دومی را رجحان می‌دهد (می‌توانم امیدوار باشم که عاقل شدم)

در طول این هفته اتفاقاتی افتاد که شاید خیلی ساده باشند اما من کلی باهاشون حال کردم چرا که در پشت همه‌شان خدا را می‌دیدم و از اینکه در تمام این مدت که من خودم از خیلی چیزها غافل بودم او مرا درست در مسیر قرار داد...خدایا بسیار زیاد ممنون‌ات هستم.

هنوز از بهارک خبر ندارم و موبایل‌اش هم همچنان خاموش است کم‌کم دارم نگران می‌شوم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد