هو الطیف

نصف شبی یک دوش گرفتم و نیم‌ساعتی هست دارم وسایل جمع می‌کنم که فردا عازم بابل هستم...این ترم مجبوریم که چهارشنبه صبح تهران را ترک کنیم که برای ظهر که کلاس داریم آنجا باشیم، در حال حاضر هم بقدری خسته‌ام که حد و مرز ندارد و فقط آمدم در آخرین لحظه میل‌هایم را چک کنم و بروم بخوابم. که تنها ۳ ساعت وقت برای خواب دارم... فردا هم که با بچه‌ها دارم می‌روم و نامردها نمی‌گذارند حتی یک چرت کوچک بزنم...

عاشق که می‌شوی
خیال تو یعنی حکومت دوست.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد