با نام او
بعد از مدتهای طولانی توانستم به اینجا بیام... نمیدانم چه مشکلی بود که این مدت نتوانستم ای صفحه را باز کنم و امشب بعد از مدتی طولانی این انفاق در شرایطی افتاد که شدیدا دلم گرفته است... و چون بعید میدانستم که بتوانم اینجا مطلبی بنویسم کلی در دفتر خاطراتام با خودم درد و دل کردم و کلی با خودم خلوت کردم و کلی هم بارانی از اشک را بر صورتام حس کردم و کلی سبک شدم...
به امید موفقیت و کامیابی برای همه...
سلطان قلبم کجایی...