هو الطیف
میگویند...
همه جوانها بالاخره یک روز عاشق میشوند ولی همه زندگی به همه عشق ختم نمیشود. معمولا آدم با عشق اولش ازدواج نمیکند، حتی گاهی با او حرف هم نمیزند، اما احساس قشنگی است که همیشه خاطرات آدم را شیرین میکند.
و باز میگویند...
ستارهها به تمامی مردها و زنهایی که یک وقت عاشق بودهاند میخندند و تمام زنها و مردها هر شب به آسمان نگاه میکنند، ستارههای خودشان را پیدا میکنند و یواشکی بهشان لبخند میزنند.
آخرین عشق ستارهای است که به گردنت میآویزی. ستارهای که تا به آیینه نگاه نکنی آن را نمیبینی، درست مثل چشمانت. ولی وقتی آن را لمس کنی، میبینی که دور انگشتانت هالهای آبی رنگ حلقه میزند و تمام جانت گرم میشود.
سلام... بالاخره اومدم که آرشیو رو درست کنم... نمی دونم چی شد که قات زدم و دستی به سر و گوشش کشیدم... این نظر خواهیش رو هم همون اصلی رو گذاشتم... این راحتتره ولی اگه باز خواستی که قبلی رو بذازم میذارم مشکلی نیست... همینجا میتونی جواب بذاری، باید بری توی پستهات و بعد نظرات رو باز کنی و بعد جواب بدی ...
راستی چی شده که قات زدی... نبینم که یار عمو قات مات بزنه ... موفق باشی ...
دوست خوب من سلام!بابت تمام نبودنهام عذر!امیدوارم همه آدمها یه روزی به ستاره های اصلیشون برسند !